
شهرزاد جان شرمنده ام.اين براي خاله مريم يه امر عادي شده اينقدر كه تو و برادرت و حالا اين خواهرزاده جديد جيش خود را نثار كرده ايد. يادمه اولين باري كه كوكو منو مستفيض كرد كنارش نشسته بودم كه مامانش عوضش كنه كه ناگهان يك فواره به سمت من فوران كرد طوري كه دامن من كه روي زمين پهن شده بود پر ازآب(البته آب كه نه!)شد و جواب مادر بچه به جاي عذرخواهي اين بود كه ”داد نزن بچه ام ميترسه جيشش بند مياد” حالا كه ديگه مريض هم هست. ولي خودمونيم جيش يه كمي بهتره تا...........هه هه