Thursday, May 27, 2010

همراهی با بمب

این روزها کوروش نقش یک بمب متحرک رو بازی میکنه! با اون باسن بدون پوشک ،تو خونه، خیابون و مهمونی. هر دفعه هم ازش میپرسی جیش داری خیلی قاطع و محکم جواب میده نه! البته به قول شهرزاد اصلا به معنی نه توجه نداره. فقط در جواب جمله ای که آهنگ سوالی داشته باشه میگه نه. دیروز بهش ویفر دادم؛ پرسیدم "کوروش بیسکویت میخوری؟" در حالی که بیسکویت رو برداشت و به سمت دهنش میبرد با قاطعیت و بلند گفت نه!!!!خوب البته دایی محمد هم دقیقا همین کار رو کرد

Friday, May 21, 2010

پروژه جیش

مامان نسرین! تبریکات صمیمانه من رو برای پیشرفت قابل توجه در انجام پروژه آموزش جیش و رهایی از پوشک بپذیر. البته آغاز مرحله جدید بازدید از کلیه دستشویی های خصوصی و عمومی، خود بسی جای تامل دارد

Wednesday, May 19, 2010

سلطان قلبها

این آهنگ نقش مهمی در زندگی کوروش و حتی مامان باباش داشته. حتی رقص دوتایی عروسی مادر پدرش هم با این آهنگ بوده. کوروش هم از کوچیکی با ریتم این آهنگ میخوابید . آهنگ سروده خاله مریم هم که بر همین وزنه!(این پسر منه منه) حالا دیگه خودش این آهنگ رو از اول تا آخر میخونه. جالب اینه که اخر بیت های اون رو مثل آهنگ اصلی میکشه.قدرت حافظه اش بی نظیره. این هم متن آهنگ، هرچند فکر نکنم هیچ وقت این آهنگ فراموش بشه
يه دل ميگه برم برم ،يه دلم ميگه نرم نرم ،طاقت نداره دلم دلم ،بي تو چه کنم
پيش عشقي زيبا زيبا ،خيلي کوچيکه دنيا دنيا، با ياد توام هرجا هرجا ،ترکت نکنم
سلطان قلبم تو هستي تو هستي ،دروازه هاي دلم را شکستي،پيمان ياري به قلبم تو بستي،با من پيوستي
اکنون اگر از تو دورم به هر جا، بر يار ديگر نبندم دلم را ،سرشارم از آرزو و تمنا ،اي يار زيبا

و اما کامنت

خاله مریم سورپرایز شد! دو تا کامنت از دو خواننده وبلاگ! خاله سیمین و عمه ژیلا خوشحال میشیم یادگاریهای بیشتری از نوشته های شما داشته باشیم، تا وقتی کوروش خودش بتونه بیاد سراغ وبلاگش نوشته های قشنگ شما رو بخونه

Sunday, May 9, 2010

احوالپرسی

فکر میکنی خاله مریم چی یادت داده؟ در جواب کوروش چه خبر؟ یک صدای خیلی قشنگ و دوست داشتنی میگه: سلامتی

Friday, May 7, 2010

حافظه برتر

کوروش حافظه عجیبی داره و خیلی سریع میتونه هر چیزی رو از حفظ کنه. حالا اینکه چقدر طولانی هم باشه فرقی نداره. از اونجایی که واژه "سبد سبد" که خاله مریم از یک شعر قدیمی تو ذهنش مونده ، این روزها خیلی به کار میره و جواب سوال" خاله مریم رو چند تا دوست داری؟" باید سبد سبد باشه، دیروز که داشتم کوروش رو میرسوندم خونه اشون، تو مسیر براش اون آهنگ رو میخوندم. اول شروع کرد با من زمزمه کردن که البته خیلی جاهاشو بلد نبود. هنوز به خونه اشون نرسیده بودیم که دیگه خودش تنهایی میخوند و خاله مریم که کلی ذوق کرده بود هربار بیشتر از قبل قربون صدقه اش میرفت.حالا خاله مریم صداشو رو گوشیش داره و دائم در حال گوش کردنه
دوست دارم سبد سبد
باز گل عشق جوونه زد
دوست دارم یه عالمه
هرچی بگم بازم کمه

Monday, May 3, 2010

جمله سازی

دیگه پسر جمله بلد شده. چند روز پیش که داشتیم از خونه میرفتیم بیرون بهش گفتم کوروش برو تلویزیون رو خاموش کن. بدو بدو رفت تلویزیون رو خاموش کرد و در حالی که از در بیرون میرفت میگفت : من تببزیون خاموش کردم. شب هم اومده بود روی تخت من و رو به ما میگفت بچه ها بخوابیم

الفبا

جدیدترین چیزی که پسر این روزها یاد گرفته، الفباست. تمام الفبای فارسی رو از الف تا ی میخونه. من اون قسمت لام، میم رو از همه بیشتر دوست دارم