Thursday, December 30, 2010

لیگ فوتبال


اینهم یک تیم فوتبال پر جمعیت!به نظر میرسه که محل برگزاریش کشتی نوحه

شب یلدا در مهد

Saturday, December 11, 2010

تخمه

فکر میکنید امروز که داشتم با مامانش صحبت میکردم چی شنیدم؟ صدای آقا رو که فرمودند:" مامان تخمه میخوام" آقا پشمک رو زورش میاد میل کنه. حالا حساب کنید برای خوردن تخمه به چند تا خدم و حشم نیاز داره. خدا پدر این محصول جدید تخمه پوست کنده رو بیامرزه که الحق خاله مریم هم تخمه هندوانه اش رو خیلی دوست داره. یادمه وقتی من کوچیک بودم عمه برام تخمه مغز میکرد و من صبر میکردم تا چند تا جمع بشه با هم بخورم که خیلی مزه بده. هنوز هم هروقت مغز تخمه میخورم مزه همون تخمه ها به یادم میاد. روحش شاد

Friday, December 3, 2010

پسر مریض

پسر مریض شده. به قول خودش همش میخواد تف کنه. دیروز رفته دکتر. خیلی آقا سلام کرده و گفته اَاَ کنم ؟ آمپول هم خورده. تازه هفته دیگه مراسم عکاسی در مهد کودک جدیده.....اینها دیگه فکر کنم سال نو میلادی رو دارن جشن میگیرند. پارسال خاله مریم چه کشید در عکاسی با سفره هفت سین در مهد کودک. امسال فکر نکنم چیزی دست گیرمون بشه. باید خودم که رفتم بعد از یه سلمونی حسابی ، ببرمش عکاسی. پسرم دیگه کم کم داره شکل هیپی ها میشه. آخه آرایشگرش باید از خارجه بیاد