Thursday, September 25, 2008

غرغر شبانه

بعد از ماجراهای نخوابیدن کوروش وقتی که نوزاد بود و ادامه اون تا زمانی که شیر مامانش رو میخورد فکر میکردم که دیگه شبهای آرومی رو میگذرونه. اما ماجرا هنوز ادامه داره. تو این دو شب که کوروش و مامانش پیش خاله مریم شبها خونه مامان پری موندن هر نیم ساعت یکباریه صدای غرغر میاد که تا مطمئن نشه که دارن به پشتش میزنند قطع نمیشه و این ماجرا تا صبح ادامه داره. البته اگه همین کار رو خاله مریم تا ساعاتی بعد از رقتن مامانش ادامه نده یه کوروش بیدار از ساعت هفت صبح خواهیم داشت

No comments: