Monday, February 16, 2009

رفع سد معبر

از وقتي كوروش ياد گرفت كه چهار دست و پا راه بره تغييراتي توچيدمان خونه مامان پري رخ داد.از جمله اين كه جلوي پله هاي سالن رو با يك مبل بستند وفقط يك راه باريك براي رفت وآمد باقي ماند كه اونهم با جا روزنامه اي به صورت موقت بسته ميشد.از وقتي خاله مريم به سوئيت نقل مكان كرده رفت وامد از اين راه باريك زياد شده وپسر طلا هم دائم با خاله مريم در حال رفت و آمده.انگار كه اين پايين حياط خونه خاله مريمه!مخصوصا با قلمه گلهاي بابا حسن كه داخل سالن پرورش مي يابند! خلاصه مامان پري دائم نگرانه كه نكنه كوروش بره اون پايين و هميشه به قول خودش مواظبه كه در (يا همون جا روزنامه اي مفلوك كه به علت جابجايي مداوم و بار سنگين داخلش درب و داغون شده!) بسته باشه.ولي ديروز كوروش در يك حركت جديد خيلي جدي جا روز نامه اي رو با زور معرف حضورتون كنار زد و بعد با همون روش عقب عقب كه براي پايين رفتن از پله استفاده ميكنه اومد پايين و شروع كرد به گشت و گذار

No comments: