این عاشقی که مامانی رادیروز کلافه کردمیگه من کنارآب ساعتهابایستم ونگاه کنم اهالی ورزش کن هم همه دورایشان جمع شده بودند باید آخر با لگدوگریه راهیه ماشین شوند.
این لجبازبه خاله اش رفته.عاشق آبه! وقتی من بردمش فضای سبز؛بعد از اینکه ساعتها ایستاد و به اون حوض مشهور نگاه کرد، حتی با لگد وگریه هم حاضر نشد برگرده و وقتی ما به زور تا دم در لابی آوردیمش اینقدر داد زد که من ولش کردم و گفتم که خودت برو، در کمال ناباوری با همون حالت غرغر و گریه بدون اینکه برگرده و پشت سرش رو نگاه کنه تمام مسیر رو برگشت و خودش رو به حوضش رسوند!
2 comments:
این عاشقی که مامانی رادیروز کلافه کردمیگه من کنارآب ساعتهابایستم ونگاه کنم اهالی ورزش کن هم همه دورایشان جمع شده بودند باید آخر با لگدوگریه راهیه ماشین شوند.
این لجبازبه خاله اش رفته.عاشق آبه! وقتی من بردمش فضای سبز؛بعد از اینکه ساعتها ایستاد و به اون حوض مشهور نگاه کرد، حتی با لگد وگریه هم حاضر نشد برگرده و وقتی ما به زور تا دم در لابی آوردیمش اینقدر داد زد که من ولش کردم و گفتم که خودت برو، در کمال ناباوری با همون حالت غرغر و گریه بدون اینکه برگرده و پشت سرش رو نگاه کنه تمام مسیر رو برگشت و خودش رو به حوضش رسوند!
Post a Comment