Sunday, August 30, 2009

آغاز یک دوران جدید

این روزها همش زمزمه رفتن پسر به مهدکودک بود. خاله مریم که خیلی دلش میخواست پسر به یک مهد خیلی استثتایی بره. ولی دستش که از پسرش دوره. حالا پسر از این هفته رفته مهد کودک. خبر رسیده که با ببری و به همراه سی دی محبوبش میره. حالا دیگه برای خودش برنامه زندگی داره.دلم براش خیلی تنگ شده

Friday, August 28, 2009

عینک


هرچند پسر از کلاه اصلا خوشش نمیومد ولی ظاهرا عینک رو خیلی دوست داره. از اونجایی متوجه شدیم که یک روز با من و شهرزاد تو سوئیت در حال دلبری بود که عینک افتابی من رو برداشت و خیلی قشنگ زد به چشمش و جالبه که رو صورتش نگه میداره و کلی هم از این که عینک داره خوشحاله. خیلی هم با حال میزنه ،دو تا دسته عینک رو میگیره و عینک رو فرو میکنه تو سرش. ولی..... اولین خسارت این کار به بابا حسن خورد و دسته عینکش رو از دست داد! حالا شهرزاد براش از زنجان سوغاتی عینک خریده فکر کنم خیلی خوشحال بشه

Tuesday, August 25, 2009

اشعار شهرزاد


از وقتی کوروش خیلی کوچیک بود شهرزاد موقع عوض کردنش براش شعر میخوند تا آروم باشه. البته این اشعار یک کم بی ربط بودند و بیشتر سرودهای انقلابی در این مورد استفاده می شدند. این روزها آهنگ ها یک کمی پیشرفت کرده و مشهور ترین اونها آهنگ کارتون اوگیه
اوگی با دوستای فرز و شیطونش.....اوگی اوگی

اولین پست از سیدنی

بالاخره خاله مریم جاگیر شد. حالا ما از هم خیلی دوریم و ساعت هامونم با هم خیلی فرق داره. ولی وب لاگ ادامه داره

Tuesday, August 11, 2009

هیس

پیشرفت پسر در یادگیری خیلی خوب شده. تقریبا هرروز یک چیز جدید یاد میگیره. دیروز یاد گرفت بگه هیس. البته انگشتش رو به صورت علامت هیس در میاره ولی جایی که انگشت فرود میاد معلوم نیست.روی دلش، روی لپ، روی بینی یا حتی توی بینی! خوب اینم یک جور هیسه برای خودش

استقبال

خاله مریم دوباره برگشته، این دفعه خیلی زود اومده ولی زودم میره و میره خیلی دور): ولی استقبال پسر از خاله مریم دیدنی بود. اینقدر من رو بوسیده و عاشقانه دست انداخته گردنم و بغلم کرده که نگو. آخه خاله مریم چه جوری از این فسقلی دور بشه؟

Tuesday, August 4, 2009

حیوانات مودب

چند روزیه که استعداد یادگیری در پسر شکوفا شده؛ البته در زمینه صدای حیوانات
هاپو چی میگه: هاپ هاپ
جوجو چی میگه: جیک جیک
ببعی چی میگه: بع بع
ولی تن صدا در زمان پاسخگویی کاملا برخلاف بقیه مواقع که مثل همه خانواده پرطنینه! کاملا عوض میشه وتقریبا به حالت پچ پچ ادا میشه. اصولا حیوانات موجودات بسیار مودبی هستند و مانند انسانهایی که در جلسات آرام صحبت میکنند ادای کلمات میفرمایند

Saturday, August 1, 2009

مقایسه


پارسال همین حدودها بود که یک عکس شبیه به این موقع سفر دانمارک تو وبلاگ گذاشتم.برای مقایسه و مرور خاطرات بد نیست. امیدوارم سال سوم خاله مریم برای همیشه پیش پسر باشه

هاپ

واقعا توضیح بیشتری بهتره ندم! فقط این راهنمایی رو میکنم که تعداد کلمات شده پنج تا!!!!! فکر میکنید تا عمر خاله مریم به این دنیاست این عدد دو رقمی بشه؟