چند شب پیش پسر نیمه های شب از خواب بلند میشه و ببعی(همون شان د شیپ بیچاره شهرزاد! ) رو صدا میزنه و بغلش میکنه و میخوابه. صبح هم با همون میره مهد ، تو مهد هم تمام مدت با هم بودند و این داستان همچنان ادامه داره. حالا این خواب شبانه چه ماجرایی داشته و چه اتفاقاتی برای ببعی در اون خواب افتاده دیگه از ما پنهان هست. کاش میشد که یاد پسر بمونه تا وقتی بزرگ شد برامون تعریف کنه
Thursday, January 28, 2010
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment