قرار بود که بچه های مهد برای شرکت در برنامه پنگول(همون گربه شیطون برنامه کودک) در تلویزیون حاضر بشن. با توجه به علاقه وافر کوروش و البته سایرین ، باز هم مامان نسرین و خاله مریم شال و کلاه کردند و به امید روزی استثنایی راهی شدند. بگذریم از بارون شدید صبح و تغییر ساعت برنامه که ما رو ناامید نکرد. ولی هنوز برنامه شروع نشده ما دست از پا درازتر سوار ماشین شدیم و برگشتیم تا یک نفر ساکت بشه و گریه و داد و هوارش رو قطع کنه. وآقا در اون جماعت به جرات تنها بچه ای بود که حاضر نشد بره تو سالن. حالا قیافه ما رو تجسم کنید وقتی خسته و کوفته بعد از حروم شدن روز جمعه امون برگشتیم خونه و دونه دونه در پخش زنده برنامه دوست های ایشون رو در صفحه عریض تلویزیون مشاهده میکنیم
Sunday, April 11, 2010
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment